Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در اواخر سال ۱۳۴۰ درست چهل‌وچهار سال پس از تاسیس نخستین سینما در ایران، مجله‌ی «روشنفکر» تاریخچه‌ی جالبی از نخستین سینمای ایران منتشر، و در ادامه خاطره‌ای از علی وکیلی رئیس وقت اتاق بازرگانی، نقل کرد. وکیلی موسس سینمای نوین در ایران بود. این تاریخچه و خاطره‌ی جالب را که در تایخ ۷ فروردین ۱۳۴۱ در مجله‌ی «خواندنیها» بازنشر شد، در ادامه می‌خوانید:

اولین سینمایی که در ایران تاسیس شد «تجدد» نام داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این سینما در بهار سال ۱۲۹۶... در خیابان فردوسی مقابل محل فعلی بانک ملی ایران، در یک بالاخانه به وسیله‌ی یکی از تجار زرتشتی به نام اردشیرخان دایر شد، اما پس از یک سال به علت عدم استقبال مردم و کسادی تعطیل گردید.

اردشیرخان تاجر پارچه بود. اغلب برای مبادله و خرید پارچه به کشورهای همسایه یعنی عراق و ترکیه مسافرت می‌کرد. در یکی از سفرهایش به عراق یک دستگاه کوچک نمایش فیلم خرید و با خود به ایران آورد. مدتی برای پیدا کردن محل مناسب جهت سالن سینما معطل ماند زیرا کسی حاضر نمی‌شد ملک خود را برای یک کار حرام به او اجاره بدهد.

بالاخره بعد از ماه‌ها جست‌وجو و معطلی توانست سالن نسبتا کوچکی در طبقه‌ی دوم یک ساختمان قدیمی‌ساز، در خیابان فردوسی اجاره کند و تابلوی سینما را بالا ببرد. طول و عرض این سالن که در حقیقت یک اتاق معمولی اما نسبتا بزرگ بود ۵ در ۱۱ متر. هشت ردیف صندلی داشت که مجموعا ۸۰ نفر تماشاچی در آن جا می‌گرفت. پرده‌ی سینما از پارچه‌ی چلوار سفید درست شده و خیلی کوچک‌تر از اندازه‌ی معمولی یعنی ۲ در ۳.۵ متر بود.

بلیت ورودی سینما ۲ ریال قیمت داشت و هر روز فقط یک سانس فیلم‌های صامت یک‌ربعی نمایش داده می‌شد. مدت سانس‌ها تقریبا یک ساعت بود.

اردشیرخان در روزهایی که تعداد مشتریان سینما از ده نفر کمتر می‌شدند از شروع فیلم و نمایش جلوگیری می‌کرد و پول سایر تماشاچیان را پس داده و سینما را تعطیل می‌کرد.

با این رویه تقریبا در هفته‌ بیش از دو روز سینما دایر نبود و در این دو روز نیز فیلم‌هایی که نشان داده می‌شد اغلب تکراری، کهنه و قدیمی بودند.

اردشیرخان برای جلب مشتری و راه انداختن سینمای خود دست به تبلیغاتی هم زد اما با وجود این کارش نگرفت و مجبور شد که پس از یک سال دستگاه آپارات، صندلی‌ها و فیلم‌هایی را که در انبار داشت به قیمت خیلی نازل بفروشد و سینما را تعطیل کند.

شیوه‌ی تبلیغاتی اردشیرخان برای جلب مشتری به این ترتیب بود که از ساعت چهار بعدازظهر سه نفر بوق به دست، در خیابان‌های مرکزی شهر راه می‌افتادند و با صدای بلند مردم را دعوت به دیدن فیلم‌های سینمایی می‌کردند! وقتی سینما تجدد پس از عمر کوتاه یک‌ساله‌اش ورشکست و تعطیل شد دیگر هیچ‌کس به فکر تاسیس سینما در تهران نیفتاد. سه سال از این ماجرا گذشت.

در سال ۱۳۰۴ آقای علی وکیلی بازرگان مشهور و رئیس فعلی اتاق بازرگانی با همکاری آقای احمد لیستر اقدام به تاسیس سینمای جدیدی کردند که در حقیقت اولین پایه‌ی سینما به طرز فعلی در ایران است. آقای علی وکیلی داستان تاسیس اولین سینمای مدرن را در ایران این‌طور تعریف می‌کند:

- در سال ۱۳۰۳ من و آقای احمد لیستر برای پاره‌ای کارهای تجارتی به بغداد رفتیم. در این شهر یکی دو سینمای آبرومند و مجهز وجود داشت که فیلم‌های نسبتا خوبی نیز نشان می‌داد. چند شب به عنوان تفریح به این سینماها رفتیم؛ فیلم‌ها با این‌که صامت و کهنه بودند ولی چنان تاثیری در روحیه‌ی ما دو نفر به جا گذاشتند که همان‌جا تصمیم گرفتیم وسایل این کار را خریداری و به ایران بیاوریم.

من قبلا نیز سینما را می‌شناختم وقتی سینمای اردشیرخان در تهران دایر بود یکی دو شب به آن‌جا رفته بودم اما با این حال اطلاعات چندانی در زمینه‌ی این صنعت نوظهور و تازه نداشتم؛ آقای لیستر بیش از من در این کار وارد بود.

به هر حال ما دو نفر با هم شریک شدیم و مقداری فیلم، وسایل نمایش عکس و غیره از بغداد خریدیم و به ایران آمدیم. در تهران آقای لیستر از هم‌کاری و مشارکت در این کار صرف‌نظر کرد و من ناچار سهم او را خریدم و به‌تنهایی تصمیم به تاسیس سینما گرفتم.

در آن سال‌ها بهترین سالنی که در تهران وجود داشت سالن گراندهتل (محل فعلی تماشاخانه‌ی تهران در لاله‌زار) بود. این سالن را به ماهی ۴۰ تومان اجاره کردم. تقریبا هزار تومان هم برای خرید صندلی، دکوراسیون و تزئینات داخلی سینما خرج کردم تا سالنی نسبتا آبرومند و مجهز به وجود آمد.

قیمت بلیت ورودی در سه درجه: یک، دو و سه قرانی بود. در قسمت سه‌قرانی که به قول امروزی‌ها لژ سینما محسب می‌شد در حدود ۱۰۰ و در درجات پایین‌تر ۴۰۰ صندلی قرار داشت.

از تزئینات و دکوراسیونی که امروزه در سینماها به کار رفته در سینمای ما خبری نبود. سردر ورودی آن با یک تابلوی دومتری سیاه‌رنگ که روی آن فقط نوشته شده بود «گراندسینما» تزئین یافته و در راه‌روها و مدخل سالن نیز چند لوستر معمولی برای تامین روشنایی دیده می‌شد.

یکی دو ماه اول ما مشتری زیادی نداشتیم، حداکثر فروشی که می‌کردیم ۲ تا ۳ تومان بود. ۲ سانس فیلم نمایش می‌دادیم که صندلی‌های خالی از تماشاچی از آن استفاده می‌کردند!

باید این را دانست که در آن موقع هنوز فیلم‌های سینما ناطق نشده بودند؛ فقط در فواصل بعضی صحنه‌ها نوشته‌هایی به زبان خارجی وجود داشت که حرف‌ها و مطالب بازی‌کنندگان را منعکس می‌کرد.

برای تفهیم این مطالب به تماشاچی ما ناچار شدیم که یک مترجم استخدام کنیم. مترجم وظیفه داشت در طول نمایش فیلم در کنار پرده‌ی نمایش ایستاده و حرف‌ها و گفت‌وگوهای بازیگران را با صدای بلند برای تماشاچیان تعریف نماید.

در روزهای اول افتتاح، سینما ما اغلب با حوادث جالب و مضحکی روبه‌رو می‌شدیم. تماشاچیان که هنوز به مفهوم و حقیقت سینما و صنعت فیلم‌برداری آشنا نبودند هنگام مشاهده‌ی بعضی از صحنه‌ها مثل اتومبیل‌رانی، حرکت ترن، اسب‌دوانی دچار وحشت و اضطراب شده با داد و فریاد و جنجال از سالن فرار می‌کردند!

یادم هست فیلمی به نام «مرگ گرگ» نمایش می‌دادیم. در این فیلم حرکت اتومبیل طوری نشان داده می‌شد که از فاصله‌ی دور با سرعت زیادی به طرف پرده‌ی و سالن سینما جلو می‌آمد. وقتی تماشاچیان می‌دیدند که اتومبیل به چندمتری پرده رسیده و به خیال خودشان الان است که داخل سالن شود ناگهان با همهمه و هیاهو از جا برخاسته و به قصد فرار از برابر خطر تصادف به طرف درهای خروجی هجوم می‌آوردند!

چند بار این قبیل حوادث نظم سینما را به هم زد به طوری که ما بعدها ناچار بودیم قبل از شروع نمایش مدتی برای آن‌ها کنفرانس بدهیم و قسم قرآن بخوریم که این صحنه‌ها ابدا به جان و مال ایشان صدمه‌ای وارد نمی‌آورد و خطری ندارد!

صندلی یکی از مشکلات بزرگ کار ما بود! بعضی از مردم می‌گفتند سینما رفتن عیبی ندارد، اما نشستن روی صندلی گناه و معصیت دارد، اگر به جای صندلی زیلو یا قالیچه روی زمین پهن کنید که ما چهارزانو بنشینیم خیلی بهتر است. هم لذت دیدن فیلم‌ها را می‌بریم و در عین حال هم گناهی مرتکب نمی‌شویم.

نکته‌ی جالب این‌که در سال‌های اول تاسیس سینما زن‌ها حق ورود نداشتند؛ اگر احیانا زنی می‌خواست سینما بیاید با جنجال و هیاهوی مردم و تماشاچیان روبه‌رو می‌شد و بلایی ناگفتی به سرش می‌آمد!

این موضوع مرا به فکر انداخت که برای خانم‌ها سینمای جداگانه و به اصطلاح بهتر «زنانه» درست کنم. سالنی را که متعلق به انجمن زرتشتیان بود و در خیابان قوام‌السلطنه [سی تیر کنونی] قرار داشت اجاره کردم. این سالن کوچک اما خیلی تر و تمیز بود، در حدود ۲۰۰ صندلی جا داشت. روزهای اول و دوم هیچ مشتری نداشتیم، حتی یک خانم هم نیامد احوال‌مان را بپرسد با رفقا مشورت کردم، عقل‌های‌مان را روی هم گذاشتیم و تصمیم گرفتیم که برای جلب خانم‌ها به سینما مدتی بلیت رایگان بدهیم.

آخر در آن دوره زن‌ها مثل امروز نبودند، جز پول حمام و چادر و چاقچور پول دیگری از شوهر خود نمی‌گرفتند و به اصطلاح از نظر مالی تحت فشار قرار داشتند.

مفتی بودن بلیت آن‌ها را خیلی زود و حتی بیش‌تر از آقایان به طرف سینما جلب کرد و کم‌کم به این تفریح سودمند و مفید عادت کردند.

یکی دو سال گذشت و کم‌کم خانم‌ها اجازه پیدا کردند که به سینماهای مردانه نیز بیایند و به اصطلاح امروز سینماها مختلط شد و از حالت زنانه و مردانه بیرون آمد، منتهی به این شرط که خانم‌ها در یک طرف و مردها در طرف دیگر سالن بنشینند و از هم جدا باشند.

در اوایل سال ۱۳۰۷ بود که من به فکر ساختمان و تاسیس سینمای بهتر و مجهزتری افتام. زمین وسیعی در خیابان سپه بود که به سرهنگ عزیزالله‌خان نصرت تعلق داشت. با شرایط مساعدی این زمین را اجاره کردم و ساختمان سینما سپه (سینما زهره فعلی) را که در حقیقت اولین ساختمان برای سینما در ایران به شمار می‌رود بنا کردم.

در محل جدید وضع سینما جنبه‌ی بهتری پیدا کرد؛ تا آن موقع میکروفون و بلندگو در ایران نبود و سینماها نمی‌توانستند در فاصله‌ی دو سانس و آنتراکت‌های بین فیلم صفحات موسیقی پخش کنند و تماشاچیان را سرگرم سازند این نقص در سینما سپه برطرف شد و با وارد کردن یک دستگاه گرامافون بوقی؛ میکروفون و بلندگو از آلمان، موسیقی به سینما وارد شد.

مردم بیش‌تر به فیلم‌های پر زدوخورد؛ جنگی و به اصطلاح مشهور «آرتیست‌بازی» علاقه داشتند. بزرگ‌ترین رقم فروش را یکی از این سری فیلم‌ها به نام «ماسیس» به دست آورد. خیال می‌کنید این بزرگ‌ترین رقم چه مبلغی است؟ ۴۰۰ تومان! در حالی که اکنون بعضی فیلم‌ها دو میلیون تومان کار می‌کنند.

تا سال ۱۳۱۰ که سیماهای دیگری در تهران دایر شد و تیپ مشخص «سینماروها» به وجود آمد این مبلغ بزرگ‌ترین رقم فروش فیلم در تهران به شمار می‌رفت.

بعدها که سینمای ناطق به ایران آمد فروش فیلم‌ها نیز افزایش یافت. از فیلم‌های پرفروش دوره‌ی جدید فیلم فارسی «دختر لر» بود که مدت دو سال و نیم در سینماهای تهران روی اکران بود و مبالغ هنگفتی سود عاید تهیه‌کنندگان خود کرد.

دختر لر اولین فیلم فارسی است که با شرکت عده‌ای از هنرپیشگان ایرانی در هندوستان تهیه شده بود و داستانی از شرارت‌ها و راهزنی طوایف خودسر را در زمان قبل از کودتا بیان می‌کرد.

سینما در ایران از سال ۱۳۱۴ شروع به پیشرفت کرد. در این سال دو سینما به نام «ایران» (در محل فعلی سینما البرز) و «مایاک» (سینما سابق پارس) افتتاح شد و شروع به نمایش فیلم‌هایی از کارخانجات متروگلدوین‌مایر و اوفای آلمان کردند.

فیلم‌هایی که نمایش داده می‌شد معمولا متعلق به هفت تا ده سال قبل از آن بود زیرا وسایل ارتباطی و خرید فیلم مثل امروز کار ساده‌ای به شمار نمی‌رفت. فیلم‌ها به وسیله‌ی کشتی و پس از آن‌که در کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی نمایش داده می‌شد، به ایران می‌آمد.

تعداد افراد سینمارو در آن سال‌ها روزی دو تا سه هزار نفر بیش‌تر نبودند و فیلم‌ها هیچ‌کدام بیش از ۴ تا ۵ روز نمایش داده نمی‌شدند.

۲۵۹۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1887844

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سینمای ایران تاریخ معاصر فیلم سرگرمی تاسیس سینما نمایش داده داده می شد فیلم هایی فیلم ها خانم ها ی سینما یکی دو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۰۸۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سهم سازمان سینمایی از نمایشگاه کتاب

به گزارش خبرگزاری مهر، نمایشگاه سی‌وپنجم کتاب تهران از امروز چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت فعالیت‌های خود را به صورت رسمی آغاز کرده است و غرفه سازمان سینمایی با بیش از ۱۵۰ عنوان کتاب تخصصی در حوزه سینما، در این دوره میزبان علاقه‌مندان به کتاب‌های سینمایی است و مؤسسات تابعه این سازمان هر یک آثار تخصصی حوزه خود را در این غرفه عرضه خواهند کرد.

مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی با ۲۲ عنوان کتاب، انجمن سینمای جوانان ایران با ۱۶ عنوان و بنیاد سینمایی فارابی با ۱۲۰ عنوان کتاب شامل ۱۰۰ عنوان از آثار قدیمی و ۲۰ عنوان جدید در نمایشگاه بین المللی تهران حضور دارند.

غرفه سازمان سینمایی کشور با هدف عرضه آخرین کتاب‌های منتشر شده از سوی مراکز تابعه سازمان سینمایی به علاقه‌مندان حوزه کتاب ارائه شده است و با برنامه‌ریزی صورت گرفته امسال، جمعی از هنرمندان سینما نیز در مدت برگزاری نمایشگاه در این غرفه حضور خواهند داشت.

کتاب‌های ارائه شده در این غرفه با توجه به نیازهای جامعه کتابخوان کشور و علاقه‌مندان رشته‌های مختلف سینمایی در حوزه‌های گوناگون تدوین و آماده شده است. از آنجا که یکی از دغدغه‌های مسؤولان سینمایی کشور، بحث عدالت فرهنگی در ابعاد مختف آن بوده و یکی از مشخصات آن مباحث آموزشی و تحلیلی به‌ویژه در حوزه کتاب محسوب می‌شود، امسال نیز مانند سال‌های گذشته سازمان‌های تابعه با مجموعه‌ای جذاب و کاربردی از کتاب‌های آموزشی تحلیلی سینما که توسط اساتید تألیف و ترجمه شده اند در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حضور خواهند داشت.

کتاب‌های ارائه شده از سوی سازمان سینمایی در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، طیف گسترده و چشمگیری از انواع و اقسام کتاب‌های گوناگون با محوریت مباحث سینما را در بر می‌گیرد که قطعاً برای علاقه‌مندان و دوستداران سینما راهگشا خواهد بود. این آثار منتخبی از کتاب‌هایی است که در سال گذشته در حوزه کارگردانی، فیلمنامه نویسی، فیلمبرداری پیشرفته، استفاده از جلوه‌های ویژه کامپیوتری در سینما، انیمیشن، مستندسازی و غیره به زیور طبع آراسته شده اند.

رشد و گسترش حوزه انتشارات و دست پر سازمان سینمایی کشور در این دوره نمایشگاه کتاب تهران، برآیند رویکرد و اهتمام ویژه به حوزه پژوهش، انتشارات و تالیفات سینمایی است که طی سه ساله اخیر صورت گرفته است.

در همین راستا انجمن سینمای جوانان ایران با ترکیبی متنوع از کتاب‌های تخصصی در حوزه سینمای کوتاه، در قالب این رویداد میزبان علاقه‌مندان خواهد بود.

آثار عرضه شده از سوی انجمن سینمای جوانان در سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عبارتند از «ژانر در فیلم کوتاه» مجموعه مقالاتی به دبیری علمی رامتین شهبازی، «مدیریت تولید فیلم» به قلم محمدرضا پاسدار، مجموعه ۲ جلدی «تاریخ هنر برای فیلمسازان» نوشته گیلیان مک ایور با ترجمه مجید کیانیان، «فیلم کوتاه، سپهر بلند» مجموعه مقالاتی به دبیری منصور براهیمی، «ساخت فیلم کوتاه با بودجه صفر» نوشته ریزان هاوس با ترجمه مجید کیانیان، «داستان در فیلم کوتاه» نوشته ریک بیرستو با ترجمه پیمان فلاحی، «نوشتن فیلم کوتاه» نوشته پاتریسیا کوپر با ترجمه پیمان فلاحی، «داستان‌گویی در فیلم کوتاه» به قلم سعید عقیقی، «ساختن یک فیلم کوتاه» نوشته روبرتو مولیترنی با ترجمه صنم نادری، «درباره عکاسی» نوشته سوزان سونتاک با ترجمه فرزانه طاهری، «عکاسی و روان کاوی» نوشته استفن بری با ترجمه زهرا پژوتن و صمد قربان‌زاده، «کشف فیلم کوتاه» به قلم سینیتا فلاندو با ترجمه پیمان فلاحی، «ترکی‌بندی تصویر در سینما و تلویزیون» نوشته پیتر وارد با ترجمه حمید احمدی لاری و «هنر فیلم کوتاه داستانی» نوشته ریچارد راسکین با ترجمه پیمان شوقی.

علاقه‌مندان به سینمای کوتاه می‌توانند در ایام برگزاری سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در مصلای تهران، با مراجعه به غرفه سازمان سینمایی، ضمن اطلاع از تازه‌ترین فعالیت‌های مطالعاتی و پژوهشی انجمن سینمای جوانان ایران نسبت به تهیه آثار فوق اقدام کنند.

سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از امروز تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در مصلی امام خمینی (ره) برگزار می‌شود و سازمان سینمایی در شبستان اصلی مصلای تهران، سالن ۳، راهروی شماره ۱۵، غرفه شماره ۲۷۵ پذیرای خانواده سینما، اساتید، دانشجویان، پژوهشگران و عموم علاقه‌مندان هنر هفتم است.

کد خبر 6100726 سید امیر شایان حقیقی

دیگر خبرها

  • سهم سازمان سینمایی از نمایشگاه کتاب
  • سهم انجمن سینمای جوانان ایران و سازمان سینمایی از نمایشگاه کتاب
  • روایت سمیرا حسن‌پور  از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می‌کند
  • جزئیاتی جالب درباره دنیای پرزرق و برق و باشکوه بازیگری بهرام افشاری
  • روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
  • بنیاد سینمایی فارابی، ۱۶ عنوان کتاب جدید را در نمایشگاه کتاب تهران رونمایی می‌کند
  • قصه شهرت و پایانش رنگ کهنگی نمی‌گیرد/ ترس‌ و تردیدهای یک ستاره
  • قصه شهرت و پایانش رنگ کهنه‌گی نمی‌گیرد/ ترس‌ و تردیدهای یک ستاره
  • انصاف را در اظهار نظر رعایت کنیم/ رونق تولید و نمایش فیلم‌ها موجب کاهش بیکاری سینماگران شده است
  • وقتی «محرمانه لس‌آنجلس» بالاتر از «پدرخوانده» قرار می ‌گیرد